نوشته شده توسط : داش حسین

با اين اشاره به قرآن مجيد بازمى‏گرديم و تعبيرات دقيق و حساب شده قرآن را در اين زمينه بررسى مى‏كنيم.


1- قرآن در موارد متعددى زندگى دنيا را نوعى بازيچه كودكانه و سهو و سرگرمى مى‏شمرد، مى‏فرمايد:

«و ما الحياة الدنيا الا لعب و لهو...; زندگى دنيا چيزى جز بازى و سرگرمى نيست.» 

در جاى ديگر مى‏فرمايد: «اعلموا انما الحياة الدنيا لعب و لهو و زينة و تفاخر بينكم و تكاثر فى الاموال و الاولاد...; بدانيد زندگى دنيا فقط بازى و سرگرمى و تجمل پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون‏طلبى در اموال و فرزندان است.»

در حقيقت دنياپرستان را به كودكانى تشبيه مى‏كند كه از همه چيز غافل و بى‏خبرند و تنها به سرگرمى و بازى مشغولند و حتى خطراتى را كه در يك قدمى آنها وجود دارد نمى‏بينند!

بعضى از مفسران زندگى انسان را به پنج دوران(از كودكى تا چهل سالگى) تقسيم كرده‏اند و براى هر دورانى مدت هشت‏سال قائلند و مى‏گويند: هشت‏سال به بازى مشغول است، شت‏سال به لهو و سرگرمى‏ها، هشت‏سال در بحبوحه جوانى به سراغ زينت و زيبايى مى‏رود، هشت‏سال به تفاخر و فخرفروشى مى‏پردازد و بالاخره در هشت‏سال آخر به دنبال تكاثر و افزون‏طلبى در اموال و نيروها مى‏رود و در اينجا شخصيت انسان تثبيت مى‏شود و اين حالت تا آخر عمر ممكن است‏باقى بماند و در نتيجه مجالى براى دنياپرستان جهت انديشيدن به حيات معنوى در ارزشهاى جاودانى باقى نماند.

2- در آيات ديگرى زندگى دنيا سرمايه «فريب و غرور» شمرده شده است، مى‏فرمايد: «...و ما الحياة الدنيا الا متاع الغرور; زندگى دنيا چيزى جز سرمايه فريب نيست!» 

در جاى ديگر مى‏فرمايد: «...فلاتغرنكم الحياة الدنيا و لايغرنكم بالله الغرور; پس مبادا زندگى دنيا شما را بفريبد و مبادا(شيطان) فريبكار شما را به(كرم) خدا مغرور سازد و فريب دهد!»

اين تعبيرات نشان مى‏دهد كه زرق و برق دنياى فريبنده يكى از موانع مهم بر سر راه تكامل معنوى انسان است كه تا اين مانع را پشت‏سر ننهد راه به جايى نمى‏برد.

زندگى دنيا همچون سرابى است كه تشنه‏كامان را در بيابان سوزان تعلقات مادى به سوى خود فرامى‏خواند، اما هنگامى كه نزد آن مى‏آيند چيزى كه عطش را فرونشاند پيدا نيست، بلكه دويدن در اين بيابان سوزان آنها را تشنه‏تر مى‏كند، باز سراب را در فاصله ديگرى جلو خود مى‏بينند و به گمان اينكه آنجا آب است‏به سوى آن مى‏شتابند و باز هم تشنه‏تر و تشنه‏تر مى‏شوند تا هلاك گردند.

بسيارند كسانى كه سالها به سوى دنيا دويده‏اند، هنگامى كه به آن رسيده‏اند صريحا اعلام مى‏كنند نه تنها گمشده خود را(يعنى آرامش و آسايش) پيدا نكرده‏اند، بلكه «شهد» آن را با «شرنگ‏» و «گل‏» آن را با «خار» همراه ديده‏اند، غالبا به جاى آرامش، نگرانى‏ها و اضطراب‏هاى آنها براى حفظ آنچه دارند چندين برابر شده است!

3- گروه ديگرى از آيات از اين حقيقت پرده برمى‏دارد كه مجذوب شدن به زرق و برق دنيا انسان را از آخرت غافل مى‏كند; يعنى شغل شاغل و هم واحد آنها مى‏شود و تمام توجه آنان را به سوى خود جلب مى‏كند.

مى‏فرمايد: «يعلمون ظاهرا من الحياة الدنيا و هم عن الآخرة هم غافلون; آنها تنها ظاهرى از زندگى دنيا را مى‏دانند و از آخرت غافلند!»

آنها حتى زندگى دنيا را نشناخته‏اند و به جاى اينكه آن را مزرعه آخرت و قنطره و گذرگاهى براى نيل به مقامات معنوى و ميدانى براى ورزيدگى و تمرين جهت‏به دست آوردن فضايل اخلاقى بشناسند آن را به عنوان هدف نهايى و مطلوب حقيقى و معبود واقعى خود شناخته‏اند و طبيعى است كه چنين افرادى از آخرت غافل مى‏شوند.

در جاى ديگر مى‏فرمايد: «ارضيتم بالحياة الدنيا من الآخرة; آيا به زندگى دنيا به جاى آخرت راضى شده‏ايد؟!» سپس مى‏افزايد: «فما متاع الحياة الدنيا فى الآخرة الا قليل; با اينكه متاع زندگى دنيا در برابر آخرت چيز اندكى بيش نيست.»
آرى افراد كم ظرفيت و هوسباز، چنان دنياى كوچك و ناپايدار در نظرشان بزرگ جلوه مى‏كند كه حيات جاويدان و ابدى را كه مملو از مواهب الهى است‏به فراموشى مى‏سپارند.

 




:: موضوعات مرتبط: قرآن , ,
:: بازدید از این مطلب : 859
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
تاریخ انتشار : 2 / 8 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: